loading...

من بویِ دارچین میدهم

گاهی برای خودم می نویسم گاهی برای هیچکس

بازدید : 275
چهارشنبه 6 آبان 1399 زمان : 21:41

از دو سه هفته پیش به زهرا قول داده بودم که اگه "بعدی" بیاد دستم حتمنِ حتما "قبلی" رو به عنوان هدیه یا قرض یا به عنوان هر چیز دیگری که خودش میخواهد به او بدهم، دیروز "بعدی" رسید دستم، ولی به محض رسیدنِ بعدی برای قبلی متقاضی و طرفدار پیدا شد، اونم کی؟؟ حضرت مامان بزرگ ! منم نتونستم بهش نه بگم و گفتم که باشه میدمش به شما، ولی دیگه نتونستم بگم عذرخواهی مرا پذیرا باشید چون من قبلا سر این "قبلی" به کس دیگری (دوستم) قول داده ام، فقط یه کمی‌حالم به خاطر این گرفته شد که شاید نتوانم سر قولی که به زهرا داده ام بمانم، من آدمی‌ام که اگر سَرَم برود قولم نمی‌رود، به شدت روی این قضایا حساسم و از بی معرفت بازی و اینا بدم می‌آید. دیشب وقتی با زهرا حرف میزدیم خبر رسیدن "بعدی" رو بهش دادم، خوشحال شد و فورا گفت پس قراره "قبلی" رو بدی به من دیگه نه؟ پشت تلفن مُردَم و زنده شدم تا بگویم "نه"، بریده بریده و مقطع حرف میزدم و دما و فشار خونم بالا رفته بود اما آخرش به هر قیمتی که بود گفتم، به زهرا گفتم نه، اما برای مادربزرگ نتوانستم بگویم نه!

پرداخت خسارت هفتاد میلیارد ریالی توسط بیمه ملت
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی