loading...

من بویِ دارچین میدهم

گاهی برای خودم می نویسم گاهی برای هیچکس

بازدید : 252
جمعه 8 آبان 1399 زمان : 5:37

[ سکانس اول] من و زهرا توی یک سال و یک ماه و یک روز و یک ساعت در یک شهر و یک بیمارستان مشترک بدنیا اومدیم :))) زهرا میگه «مریم تو اولین کسی هستی که وقتی میگی تولدت مبارک میگم همچنین»😄 خودمون ازین موضوع بی خبر بودیم تا اینکه سال اول راهنمایی وقتی که همدیگه رو برای اولین بار در مدرسه دیدیم و فهمیدیم که کلی از خصوصیات اخلاقیمون شبیه هم هست و میتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم.از اون موقع تا الان زهرا شده بهترین و صمیمی‌ترین دوست من، البته یه چندسالی هم از همدیگه دور افتادیم و هرکدوم برای خودمون دوست دیگه‌‌‌ای پیدا کردیم ولی دوباره دوستی مون رو از سر گرفتیم و تا الان ادامه میدیم. اینو تا اینجا داشته باشید :)

دیگه هدف داریم چه میشه کرد !
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی